آیساآیسا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

ماه مامان و بابا

سفر به کرمان

1391/9/10 1:02
نویسنده : الهام
223 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم

امسال تاسوعا و عاشورا نتونستیم بریم تهران خونه آقاجون و پای نذر حلیم باشیم. می دونستم اگه نتونیم بریم تهران حسابی دلم می گیره بنابراین تعارف خانواده آقای محبان رو برای رفتن به جیرفت و کرمان رد نکردیم. خدایی با این که خیلی سرد بود ولی واقعا خوش گذشت. اول رفتیم جیرفت منزل مادر آقای محبان که بنده های خدا کلی تو زحمت افتاده بودن، بعد از شام رفتیم دهبکری که خونه ویلایی عمو علی اینا بود، دلتون نخواد تا صبح لرزیدیم چون وسایل گرم کنندمون جواب اون سرما رو نمی داد، فرداش هم زدیم بیرون و کنار رودخونه یه بریونی ابتکاری زدیم( مرغ رو تو فویل پیچیدیم و رو آتیش پختیم)، عالی بود و کلی خندیدیم، بعد راه افتادیم و رفتیم کرمان خونه خواهر و پدر بنفشه جون که اونها رو هم حسابی انداختیم تو زحمت، شب تاسوعا پای دیگ های آبگوشت بودیم و شمع روشن کردیم. کلی هم تو کرمان عکس گرفتیم.برگشتنی هم مراسم شام غریبان رو جلوی مسجد حضرت ابوالفضل جیرفت گرفتیم که واقعا فراموش نشدنی بود. چی دیدیم و چی شد بماند.

دهبکری، کنار رودخونه

بازار کرمان

درسته که تو در این عکس نیستی ولی خوب چی کار کنم این عکسو خیلی دوست دارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)