بِ بِ لا
تازه از تهران برگشتیم ماه من
خیلی بهت خوش گذشت، کلی با داداش مهدی بازی کردی، با آقاجون بازی کردی و خندوندیش، از دایی علی کلی بوس گرفتی،آخه عاشق اینی که دراز بکشی و دایی علی یواش یواش گونه هاتو پشت سر هم ببوسه، جلوی دایی علی دراز می کشی و با اون زبون شیرینت که فقط خود دایی علی می تونه اداتو در بیاره می گی: "بوسم کن"
آقاجون از سر کار برگشته بود و می خواست پیراهنشو عوض کنه که تو نافشو دیدی، تو هم که گیر نافی و به ناف می گی بِ بِ لا یعنی بِلی باتن(لاتین)، بعد که یه کم دقت کردی گفتی: من ببلا دارم، بابایی ببلا داره، آقا جون ببلا داره، همه ببلا دارن
91/02/28
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی