آیساآیسا، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

ماه مامان و بابا

دروغ

1397/6/19 19:33
نویسنده : الهام
203 بازدید
اشتراک گذاری

امروز برای اولین بار که امیدوارم آخرین بار هم باشه به من دروغ گفتی، نمیدونم چرا دارم این مطلب رو مینویسم ولی دوست دارم بدونی منم مثل تو ناراحت بودم، صبح قبل از رفتن به کلاس زبان آوین ازم اجازه گرفتی یه کم رژلب کمرنگ بزنی که منم اجازه دادم، عصر موقعی که اومدم دنبالت دیدم یه کم لبات قرمزه، بهت گفتم آیسا چطور رژلبت پاک نشده، گفتی دهنمو تا آخر باز کردم و غذا رو دهنم گذاشتم منم دقت نکردم و فقط گفتم واقعا؟؟ تو هم گفتی آره، دوباره پرسیدم به مامان که دروغ نمیگی؟؟ گفتی نه، تا اینکه جلوی در متوجه شدم تازه رژ زدی، عصبانی شدم و تو خونه گفتم کیفتو باز کن و رژ رو بده من، تو هم دادی، منم لهش کردم و انداختم تو سینک و بهت گفتم برو تو اتاقت و تا اجازه ندادم حق نداری بیای بیرون، ۳ ساعت تقریبا تو اتاقت حبس بودی و گریه میکردی تا بابا اومد و راجع بهش صحبت کردیم و آشتی کردیم ولی خیلی سخت گذشت ...خیلی....من باورم نمیشد دروغ بگی، همش فکر میکردم من چه اشتباهی انجام دادم که باعث شده تو دروغ بگی؟؟ تو هم از زیر در اتاقت این نقاشی رو برای من فرستادی بیرون

ولی آیسا جان دیگه هیچوقت به مامان دروغ نگو عزیزم

 

پسندها (1)

نظرات (0)